13 اسفند از شما چه پنهان که هنوز دود از کنده بلند میشه !!
از شما چه پنهان که هنوز دود از کنده بلند میشه !!
به تازگی متوجه شدم که ” ببر ” هم افسانهای دارد. صفاتی خاص و رفتاری منحصر به فرد ، جایگاه مهم در اکو سیستم طبیعت خداوندی دارند. یادم افتاد که چرا خانم ” هدیه تهرانی ” اصرار دارند که از “یوز ایرانی ” محافظت کنند : او تاریخ است ، او بلد است ، او از ماست ، او منحصر به فرد است ، او حرفهای است … او ( یوز ایرانی ) …
برای حرفهای شدن در هر کاری ، تلاشی لازم است تا بتوان در آن صحنه باقی بمانیم. این روزها کمتر از این تلاش نشانهای دیده میشود چه برسد به حرفهای شدن ! جالب است که آنها در صحنهی حرفهای حضور دارند ولی حرفهایها … هیهات ! برگردیم به ببر خودمان : صدرالدین زاهد را میشناسید ؟ من میشناسم. در سختیهای تولید سریال روزنهی آبی رفتارهای عجیب و غریب ، خوب و به یاد ماندنی و… از بیش از سیصد نفر از هنرمندان را دیدم. از همه نوع و همه شکل. اگر اشتباه نکرده باشم نیمهی اول سال ۱۳۸۸ با ایشان مفصل گفتگو کردیم که همزمان برای روزنهی آبی ضبط میشد. در ادامهی تلاش برای حرفهای شدن ، نباید قدرت تحلیل ، خواندن و خواندن را از یاد ببریم. او اینگونه بود. یا بوده یا خوانده و در نهایت تحلیل صحیح کرده. چرخ روزگار طوری چرخید که ایشان را در ایران دیدم (سال ۱۳۹۶) و از آن مهمتر در اسفندماه روی صحنهی تآتر در ایران … ! پس از شاید سی و چند سال دوری ایشان .
افسانهی ببر. اثری که دست کم به من ثابت کرد هنوز هم میتوان روی صحنههای خصوصی و دولتی و … خوش درخشید. چرا ؟ چون هنوز حرفهای داریم. هنوز تلاشگران این عرصه در سنین مختلف فعال و کوشا هستند.
برگردیم به افسانهی ببر. این روزها کمتر یادمان میآید که ” بیان ” در بازیگری جزو اولین ارکان است. ادای درست واژهها ، اوج و فرودها و… که نسبت مستقیم با ادبیات دارد. گفتم ادبیات ، مگر این روزها کسی ادبیات هم میخواند ؟!
راستی افسانهی ببر با یک بازیگر اجرا شد. صدرالدین زاهد در ۷۱ سالگی غرق در عرق ، پر از هیجان ( بنابر ضرورت متن) پر از جنب و جوش ، روی صحنه با خود و ما چه کرد. میدانستید او هنوز ورزش میکند ؟ تعجب نکنید جلوتر خواهم گفت که چرا.
استفاده از تمامیت عرضی و طولی صحنه مگر این روزها اهمیت دارد ؟ مگر اقتباس ، آداپتاسیون ، ایرانیزه کردن برخی موارد برای درک بهتر متن مهم است ؟ یاد عبدالحسین نوشین بخیر باد …
افسانهی ببر صدرالدین همیشه زاهد به من نشان داد هنوز هم میتوان اجراهای درست در روزهای انقراض تآتر به مفهوم تآتر دید. او تجربهی سالهای همکاری با کارگاه نمایش و سپس بیرون از ایران را در طول سالها با خود به ایران آورده است. اگر روزی تآتری دیدید که تمام وجودتان را در اختیار همهی عناصرش گرفت تعجب نکنید، چون این است تآتر. بازگشت تآتر حرفهای مبارکمان باشد. باشد که دیگرانی که در این عرصه تلاش و کوشش میکنند ولی زیر سنگینی سایهی تآتر به اصطلاح چهره محور گم میشوند ، روبه روز حالشان بهتر شود و خداوند توان ادامهی راه را به ایشان دهد : آمین
زنده باد تآتر ، زنده باد تآتر
فرزاد فره وشی
ششم/ اسفند/ هزاروسیصدو نود و شش
نظری وجود ندارد